سلام به همه ی دوستان
لطفاً این هفته بعد از خوندن دیالوگ های پایین، نظرتون رو در مورد مهاجرت بنویسین
1.
من [رو به دنیل، دوست آمریکاییم]: چرا این آمریکایی ها این قدر پر و پخشن؟
دنیل [با خنده]: آره هر جایی بری هستن.
من: من قبلاً فکر می کردم چینی ها و هندی دنیا رو گرفتن، اما الان می بینم آمریکایی ها هم پابه پای اونا هرجایی اون دو تا قوم قبلی رفتن، اینا هم اومدن
دنیل: آره، مردم آمریکا خیلی دوست دارن برن بگردن. و با اینکه فاصله اش از آسیا و اروپا هم دوره، اما مردمش همچنان مرتب می رن این ور و اون ور
من:خود آمریکا که خیلی از لحاظ تنوع زیستی و آب و هوایی گسترده اس، پس به احتمال زیاد برخلاف مردم انگلیس که برای در رفتن از اون هوای سرد و خاکستری کشورشون رو به سفر میارن باید یه دلیل دیگه ای داشته باشن
دنیل: آره قطعاً همینطوره، کلاً زمانی که توانایی انتخاب داشته باشی و بتونه انتخاب کنی که کجا زندگی کنی، این خیلی حس خوبی بهت می ده. و فکر کنم دلیل اصلی مهاجر بودن مردم کشور من هم همین داشتن توانایی انتخابه. می دونه بابا مامان من که الان اقامت اینجا رو دارن و الان توی نیوزیلند زندگی می کنن، چی شد که اقامت گرفتن.
من: نه چی شد؟
دنیل: اونا واسه ی یه سفر تفریحی اومده بودن نیوزیلند و اینقدر از اینجا خوششون اومد که واسه ی اقامت دائمش اقدام کردن و دیگه همین جا موندن.
2.
دکتر هیدی تامسون (هماهنگ کننده ی کارشناسی ارشد که بلژیکیه): خوب پس دوستای جدیدی پیدا کردی.
من: بله روز به روز ایرانیای بیشتری دارن میان و تعداد ایرانیای اینجا داره بیشتر می شه. اینجا بلژیکی چقدر هست؟
هیدی:خیلی خیلی کم، چون بلژیکی ها اصلاً قوم مهاجری نیستن و از این جهت خیلی با هلندی ها که همسایه مون هستن فرق داریم
من: آهان، اتفاقاً به نظر من ایرانیا هم قوم مهاجری نیستن و تازه این روند مهاجرتشون از 30 سال پیش شروع شد.
هیدی: خوب این خیلی خوبه.
من: چرا؟ چطور؟ بهتر نیست که کشور آدم طوری باشه که آدم همونجا زندگی کنه و نخواد بیافته دنبال مهاجرت و این جور چیزا؟
هیدی: نه اصلاً، مهاجرت باعث می شه که مردم کشورهای دیگه هم با فرهنگ و آداب و رسوم یه کشور دیگه هم آشنا بشن و خود مهاجرها هم ببینن که در بقیه کشورها مردم چطوری زندگی می کنن و چقدر راه حل هایی که اونا برای چالش های زندگی پیدا کردن با راه حل های خودشون شبیه یا متفاوته. اون تعامل فرهنگی به همین صورت به وجود میاد.
من: عجب! من تا امروز فکر می کردم مهاجرت آخرین انتخابه، اما با چیزایی که گفتی این طور به نظر میاد که اینطور نیست و شاید ما ایرانی ها هستیم که هی با گفتن اینکه من ریشه ام اینجاست و نمی شه ریشه رو کند و از این قبیل حرفا به نظرمون مهاجرت یه کار خیلی سختیه.
هیدی: نه خوب در سخت بودنش که شکی نیست، مهاجرت یعنی وارد شدن به یه محیط جدید و پذیرفتن چالش های جدیدی که برات به وجود میاد، واسه ی همین به ریسک پذیری بالایی نیاز داره. اما در کل به نظر من یه بخش زیادیش هم به اون ناخودآگاه جمعی یک قوم بر می گرده و مردم سرزمین تو هم مثل مردم سرزمین من آدمایی هستن که مهاجرت در ناخودآگاه جمعی شون نیست و با اینکه به نظر من مهاجرت کردن بهتر از یه جا موندنه، اما در عین حال حکم کلی هم نمیشه داد که الزاماً برای همه اینطوریه وبهتره اینطور بگم که تجربه ی کاملاً شخصی ایه برای هر فردی فرق می کنه.