دیالوگ 13

خوب بالاخره این ماه  آگوست پرحادثه به سر اومد و بعد از اسباب کشی  و مقاله و کنفرانس و انتظار چند هفته ای برای وصل شدن اینترنت خونه ی جدید باز سعی می کنم هر دوشنبه اینجا بنویسم

این عکسی که توی پست قبلی توضیحشو داده بودم:

این هم یه دیالوگ مرتبط با این عکس (که البته قبلش باید یه توضیح کوچولو بدم):

در نیوزیلند دوتا حزب بزرگ هست به اسم کارگر و ملی که یه سری کارگر در انتخابات پیروز می شه و یه سری ملی. اما بعد از اونا بزرگترین حزب فعلی حزب سبز نام داره که عقاید و نظرات خیلی پیشرویی در همه ی مسایل داره و حتی ریاستش هم اشتراکیه و یه مرد و یه زن این وظیفه رو به عهده دارن. اینجا اونایی که کلاسشون خیلی خیلی بالاست به این حزب رای می دن و همونطور که می تونین تصور کنین همیشه هم در اقلیتن.

بریتانی، معاون انجمن عفو بین الملل در دانشگاه [در حالیکه اون جمله ی سبز رو به من نشون می ده]: من از این جمله خیلی خوشم اومد

من: اه مگه قضیه ی جنبش سبز رو می دونی؟

بریتانی: نه اما حدس می زنم یه حزبی باشه مثل حزب سبز ما، یا دست کم یه حزب طرفدار محیط زیست

من: خوب شاید اینا رو هم شامل بشه، اما جنبش سبز از اونجا شروع شد که ……

بریتانی: آهان پس قضیه اش اینه، خیلی بده که آدم اینجور مسایل رو ندونه. امیدوارم ایرانی ها هم یه روز یه حزب سبز تشکیل بدن

یکی از دوستان هم توی کامنت های پست قبلی پرسیده بود من چی نوشته بودم روی اون پارچه، این هم جواب اون دوستمون:

Freedom of Speech is not a privilege, it is a basic human right

10 responses to this post.

  1. لايك به جمله اي كه روي پارچه نوشتي 🙂

    پاسخ

  2. مهدی جان خونه نو مبارک باشه خیلی متن باحالی بود… خوشحالم که هنوز حس وبلاگ نویسی داری

    پاسخ

  3. خیلی خوب بود مهدی جان . البته جنبش سبز ما یه فرقی داره با حزب سبز نیوزلند ، اونم اینه که فقط با کلاس ها طرفدارش نیستن و همینطور در اقلیت هم نیستن و اکثریتی هستن که اقلیت حقشو خورده، حتا روز به روز هم داره به تعدادشون اضافه میشه ، پس نتیجه میگیریم که ما بی شماریم = ما پیروزیم
    :))

    پاسخ

  4. Posted by سیامک on سپتامبر 15, 2010 at 8:40 ق.ظ.

    خیلی خوشحال شدم که آپدیت کردی بلاگت رو…

    پاسخ

  5. Posted by Houtan shirazi on دسامبر 19, 2010 at 3:37 ق.ظ.

    مهدی قیاس فارق از قضاوتت رو در این دیالوگ سر شار از نقد و رک گویی مفهومی دیدم با لایه‌های طنزی که در جدی‌ترین حالت هم در اثرت دیده می‌شه.امضات همه جا هست.

    پاسخ

بیان دیدگاه